نه

دیشب خواب دیدم که مدارک مهمی را درون کیفی گذاشته ام و به همراه همسرم برای سوخت گیری ماشین به پمپ بنزینی رفته ام.

جرقه ای که درست نمی دانم از کجا آمده بود باعث شد تا گوشه پوشه مدارکم آتش بگیرد و آتش کوچکی که بوجود آمد با تمام تلاشی که برای خاموشی اش می کردم بزرگ و بزرگ تر شد و به ناگاه یک پمپ بنزین آتش گرفت و من همچنان سعی می کردم که آتش پوشه به مدارکم سرایت نکند.

گویی در نهایت توانستم مدارک و ماشینم را از آتش نجات دهم اما نمی دانم چه بر سر آن جایگاه آمد.

نظرات 1 + ارسال نظر
اسماعیل دوشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:00 ق.ظ http://sunnorth.blogsky.com

سلام
( خسته نباشید ) شوخی کردم
درون مایه قشنگی داشت
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد