سی و یک

دیشب بازی آلمان و ایتالیا تا نیمه های شب ادامه داشت و با وجود خستگی زیاد آن را دنبال می کردم.

در دقایق آخر بازی ایتالیا توانست به گل پیروزی برسد و دیگر وقتی نبود تا آلمان بخواهد گلهای خورده را جبران نماید. بازی تمام شد و آنگاه صحنه هایی به نمایش درآمد که نمایانگر انسانیت، فرهنگ و بزرگی آنها بود.

سرمربی آلمان داخل زمین شد و به تمامی بازیکنان که با تمام وجود ۱۲۰ دقیقه دویده بودند دلداری می داد. 

تمامی تماشاچیان بازی، با صدایی به مراتب بلند تر از طول بازی به تشویق بازیکنان خود می پرداختند. دوربین از نزدیک نشان می داد که تک تک تماشاچیان از فرط ناراحتی گریان بودند و به پهنای صورت اشک می ریختند اما با صدای بلند از تیم خود حمایت می کردند. آنها را تشویق می کردند و دلگرمشان می کردند به حمایتشان.

بازی تمام شده بود و تماشاگران می خواستند به بازیکنان یادآوری کنند که همانا هدف، نهایت تلاش کردن است و بس. بازی اصلی که همان زندگی است ادامه دارد و باید باز تلاش نمود تا در سالهای آتی پیروز از میدان خارج شد.

تیم از نفس افتاده و شکست خورده با تشویق تماشاچیان برخواست، به طرف شان رفت و از آنها به خاطر گذشت و واقع بینی آنها تشکر کرد.

لحظه های دلنشینی که تاسف و تالم و درد و رنج را در دلم نشاند. آنها کجا و ما کجا.

هما می گوید باید فرهنگ را درست کرد، دوست دارم به او بگویم که در مملکتی که بی فرهنگی را ارزش کردند و به بی فرهنگان جایزه دادند نمی توان فرهنگ را درست کرد.

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد