یکصد و هجده

به شدت خسته ام. خواب آلوده و نگران و کلافه

اوضاع مزاجی ام چندان روبراه نیست. نمی دانم که چه مرگم است. دوست دارم در تاریکی مطلق یک روز تمام را بخوابم.

کسادی بازار هم مزید بر همه علتها حوصله ام را سر برده است.

***

بالاخره دیشب اخراجیها را دیدم. خنده دار بود اما نه به آن اندازه که انتظارش را داشتم. ساختار فیلم هم ضعیفتر از آنی بود که فکر می کردم. اما بیان واقعیت بود چون تلختر از آنی بود که شنیده بودم.

نظرات 2 + ارسال نظر
helia چهارشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 06:53 ب.ظ

enshaallah be zoodi behbood yabid

غریب آشنا یکشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:25 ب.ظ

هه.سال جدید، سال خواب برایم رقم خورده.از کسانی که مرا به درستی می شناسند هیچ یک باورشان نمی شود.
مادر می گوید اقتضای فصل است !!!
ولی خوش به حالت که با یک روز خواب همه چیز برایت حل می شود.
من خستگی های سال ۸۵ را با خود آورده ام.خستگی، ترس و بی اعتمادی یک سال را می توان با خواب یک روزه معامله کرد؟
سعی می کنم با تجربه همان سال کذایی همه چیز را جبران کنم ولی زمان می برد و من به مدتش می اندیشم !!!
خوش باشی
در پناه حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد