یارو وسط شلوغی و ترافیک به زور می خواست در یک نقطه خاص از تاکسی پیاده شود، و بعد در کمال خونسردی پیاده به جایی رفت که می توانست به راحتی و به دور از ترافیک پیاده شود.
فرهنگ که نباشد جان بقیه آدمها در عذاب است.
دیروز در پیاده رو خیابان شریعتی راه می رفتم که پدر و دختری را دیدم که در همان مسیر راهی بودند و پدر تصویر نقاشی شده دخترش را در دست داشت.
درحال عبور از آنها بودم که شنیدم پدر به دختر پنج ساله خود گفت که نقاش تصویر، سایت هم دارد و دختر از پدرش پرسید که نقاش در سایتش چه چیزهایی می گذارد و پدر پاسخ داد که دقیق نمی داند اما شاید همان تصاویری که می کشد را در سایتش هم قرار می دهد و پاسخ شنید کار جالبی می کند.
جالب بود که دختر پنج ساله کاملا می دانست که سایت چیست و ....
بعد از گذشت تقریبا یک سال از شروع کار دولت پوپولیست ، گندکاریهای دولت مهرورز ما بالاخره به گمرک رسید.
همه چیز به هم ریخته، آبگوشتی و به درد نخور
ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا