دویست و شصت و یک

آن موقع ها که من در دوره راهنمایی بودم چاقاله بادام سیری ۵ تومان بود و الان سیری ۲۰۰۰ تومان!

دویست و شصت

آهسته آهسته صبر پیامبر گونه من در مورد بعضی چیزها در حال سر رفتن است و فقط چند نفر در دنیا می دانند که هرگاه کاسه صبر من لبریز شد چه اتفاقات بدی ممکن است در دنیا بیفتد. نگویید قبلا نگفتم.

دویست و پنجاه و نه

از پا قدم منحوس احمدی نژاد تیم کشتی ایران که یک قدم تا قهرمانی جام جهانی فاصله داشت شکست خورد و از جام دور ماند. جالب آنکه این بشر آنقدر بی جنبه است که بعد از شکست سالن را ترک کرد و رفت به جای آنکه بماند و لااقل به تیم اندکی روحیه بدهد.

دویست و پنجاه و هشت

اصلا خاتمی مهم نیست، احمدی‌نژاد هم مهم نیست، این "ما" هستیم که موضوع اصلی زندگی هستیم. نامه‌ام را برای "ما" می‌نویسم. "ما" می‌خواهیم که احمدی‌نژاد برود و چنان می‌کنیم که برود و "ما" می‌خواهیم خاتمی بیاید و چنان می‌کنیم که بیاید. ما می‌خواهیم، چون سرنوشت ما و سرنوشت میهن ما و سرنوشت زندگی ما و سرنوشت فرزندان ما را در این روزها رقم می‌زنند. ما می‌خواهیم و می‌کنیم و می‌توانیم و هستیم و تا آخرین لحظه‌ای که به آنچه می‌خواهیم نرسیده‌ایم، نخواهیم ایستاد. ما می‌خواهیم.

مهم ما هستیم.