امروز فرزین را در گمرک دیدم.
بعد از مدتها، بعد از سالها.
دوستی ما به ۱۶ سال قبل بر می گردد. آن روزها که دوستیها رنگ و بوی دیگری داشت. آن پسر درسخوان و زرنگ ... و خود من که ... هر دو در گمرک به دنبال ترخیص جنس .... پول
هه هر جای دیگر دنیا بود از مغزمان بیشتر از اینها استفاده می کردند.