یکصد و سی وسه

در دو روز تعطیلی که گذشت ( و هر چه فحش بود من نصیب این دو روز کردم) خانوم مسعود بهنود را خواندم.

برای من که از طرفی علاقه مند به تاریخ قاجاریه هستم و از طرفی به شدت علاقه مند به نثر منحصر به فرد بهنود عزیز، به شدت لذت بخش بود و تاثیر گذار.

خواندن سه زن، خانوم و امینه (که این آخری را دیشب شروع کرده ام) از مسعود بهنود می تواند برای هر کتاب خوان اندک علاقه مند به تاریخ بسیار لذت بخش باشد.

صفحاتی از خانوم به راستی تکان دهنده هستند.

 و این که در انتها بفهمی که پدربزرگ مادربزرگ خانوم کریستین امانپور همان مظفرالدین شاه خودمان بوده است!!! یک جورهایی آدمی را قلقلک می دهد که در این دنیا گویا بیهوده کسی به جایی نمی رسد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد