یکصد و سی و چهار

چند روز پیش از باشگاه به خانه می آمدم. در گذر از یک چهارراه بودم که توجهم به دختر خانم راننده ای جلب شد که پشت پژو ۲۰۶ خود آرام می گریست.

اینکه کسی روبروی کسی گریه کند را شاید بتوان به حساب چیزهایی دیگر گذاشت، اما گریه کردن در خلوت خود آنگاه کمی تکان دهنده می شود.

 

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:20 ب.ظ

من برای گریه کردن رانندگی در اتوبان نیایش آن هم با سرعت بالا را انتخاب می کنم.
اینطوری هیچ کس هم هیچ چیز نمی فهمد.
ولی می دانم... آخر سر یک روز سرم را در حال گریه به باد خواهم داد.

دختری از ایران دوشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:47 ب.ظ

چشم و دل ما روشن که در راه بازگشت از باشگاه،نه تنها به دختران ۲۰۶ سوار نظری می کنی، بلکه آنقدر دقیق می شوی که قطرات اشکشان را نیز با چشم بصیرتان می بینید!!
من بعد از این دستور می دهیم ساعت بازگشت جنابعالی از باشگاه، خیابان ش. را قرق کنند!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد