دویست و بیست و هشت

امروز صبح در باغچه کوچک شرکتمان پروانه زیبایی را دیدم که بر روی گل زیبایی نشسته بود و با آن عشق بازی می کرد. فکر کن پروانه در وسط شهر تهران. بسیار خوشحال شدم. راستش آن را نشانه ای یافتم برای خودم.

نظرات 5 + ارسال نظر
غزال چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 05:44 ب.ظ

ای کلک ، نیتت چی بود که پروانه دیدی؟!

[ بدون نام ] چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 08:04 ب.ظ

نشانه چی ؟
فقط امیدوارم که نشانه مال و منال و معامله نگرفتی باشیش.
جاست کیدینگ رئیس.

هلیا چهارشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 04:39 ب.ظ

به مقدار زیادی به انرژی درمانی نیازمندیم. با تشکر

هما شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 05:44 ب.ظ

سلام

خواستم بگم وقتی برای خانوم هلیا انرژی فرستادی، آخرش یک کمی هم برای ما بفرست.
ما هم خیلی (Specially on Tuesday) بدان نیازمندیم.
پیشاپیش ممنونم.

هما چهارشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 01:23 ب.ظ

نمی دانم که خساست اجازه داد که کمی از ته مانده های انرژی هایت را به سوی ما حواله کنی یا نه.
فقط خواستم بگویم در هر حال ما دریافتش کردیم و عجیب جواب داد ! حالا خدا می داند از جانب تو بود یا کس دیگری و یا اصلاً خودجوش ! D:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد